در دل تاریخ، لحظه هایی هستند که مسیر انسانیت را برای همیشه تغییر داده اند. واقعه کربلا یکی از همان لحظه هاست؛ رویدادی که نه فقط در صفحات تاریخ اسلام، بلکه در عمق وجدان بشر ثبت شد.
روزی که شمشیرها بر علیه حقیقت کشیده شدند و تشنگی، امتحانی شد برای ایمان، آزادگی و عشق به خدا.
آغاز داستان کربلا؛ از مدینه تا مکه
پس از مرگ معاویه، پسرش یزید بن معاویه بر تخت خلافت نشست. او جوانی بود فاسق، بی رحم و دور از آموزه های پیامبر اکرم (ص). یزید از والیان خود خواست از همه مسلمانان بیعت بگیرند؛ یعنی تعهد به اطاعت بی چون و چرا.
اما در مدینه، مردی بود که بیعت با ظلم را ننگ می دانست؛ امام حسین (ع)، فرزند علی (ع) و فاطمه (س)، نوه رسول خدا.
وقتی حاکم مدینه از امام حسین (ع) خواست با یزید بیعت کند، امام با صراحت فرمود:
«مثلی لا یبایع مثله»
کسی چون من، با کسی چون او بیعت نمی کند.
این جمله، جرقه ی واقعه کربلا بود.
هجرت به مکه؛ پناه به خانه خدا
امام حسین (ع) برای حفظ جان خود و یارانش و جلوگیری از خون ریزی در مدینه، به مکه رفت. چهار ماه در مکه اقامت داشت. مردم کوفه نامه های فراوانی برای ایشان نوشتند و قول یاری دادند. در آن نامه ها نوشتند:
«ای پسر رسول خدا! شهر ما بی امام است. بیا تا با تو بیعت کنیم و عدالت را زنده سازیم.»
امام با توجه به دعوت مردم کوفه، مسلم بن عقیل، پسرعموی خود را به عنوان نماینده فرستاد تا وضعیت را بررسی کند.
اما کوفه، شهر عهدشکنان بود…
مسلم بن عقیل با استقبال گرم مردم روبه رو شد، اما با آمدن عبیدالله بن زیاد – حاکم جدید کوفه – اوضاع تغییر کرد. ترس و تهدید مردم را پراکنده کرد. مسلم در تنهایی دستگیر و مظلومانه شهید شد.
خبر شهادت مسلم به امام حسین (ع) رسید. با این حال، امام تصمیم گرفت مسیر را ادامه دهد. زیرا می دانست اگر در برابر ظلم سکوت کند، اسلام ناب محمدی برای همیشه دفن می شود.
در هشتم ذی الحجه، روزی که حاجیان لباس احرام پوشیده بودند، امام مکه را ترک کرد تا خونش در حرم الهی ریخته نشود.
راهی شد به سوی کوفه، اما در میانه راه، سپاه حر بن یزید ریاحی مانع شد. آنان مأمور بودند امام را به کوفه ببرند، اما امام نپذیرفت.
در نهایت کاروان به دشت خشک کربلا رسید؛ سرزمینی میان فرات و نینوا، جایی که تاریخ برای همیشه متوقف شد.

در دوم محرم سال 61 هجری قمری، کاروان امام حسین (ع) وارد کربلا شد.
سپاه دشمن به فرماندهی عمر بن سعد خیمه ها را محاصره کرد. دستور آمد که آب را بر حسین و یارانش ببندند.
سه روز آب بر خیمه ها بسته شد؛ کودکان از تشنگی ناله می کردند و صدای «العطش» فضای دشت را پر کرده بود.
در این روزها، امام حسین (ع) بارها با سپاه دشمن سخن گفت و آنان را پند داد، اما دل هایشان از سنگ سخت تر شده بود.
شب عاشورا، شب عشق بود.
امام حسین (ع) در میان خیمه ها قدم زد، به یارانش فرمود:
«من بیعتم را از شما برداشتم. هر کس می خواهد برود، برود. اینان فقط با من کار دارند.»
اما هیچ کس نرفت.
یاران امام گفتند:
«اگر هزار بار کشته و زنده شویم، از تو جدا نخواهیم شد.»
آن شب، صدای مناجات از خیمه ها بلند بود. قاسم، علی اکبر، حبیب بن مظاهر، زهیر و دیگر یاران در کنار امام ایستاده بودند؛ مردانی که فردا تاریخ را معنا می کردند.
صبح دهم محرم، روز عاشورا فرا رسید.
سپاه دشمن با بیش از سی هزار نفر، در برابر کمتر از صد نفر از یاران امام صف کشید.
امام با صدای بلند ندا داد:
«آیا کسی هست که مرا یاری کند؟ آیا کسی هست که فریاد مظلومیت مرا بشنود؟»
اما پاسخی جز نیزه و تیر نبود.
یکی یکی یاران امام به میدان رفتند. علی اکبر (ع)، جوان رشید امام، قاسم بن حسن (ع) نوجوانی که با عشق به میدان رفت، عباس بن علی (ع) پرچمدار رشید که برای آب رفت و دستانش بریده شد…
در هر لحظه از واقعه کربلا، انسانیت و ایثار معنا یافت.
در پایان روز، زمین کربلا پوشیده از خون پاک ترین انسان ها شد.
امام حسین (ع) تنها ماند. با بدنی زخمی و تشنه، به میدان رفت و با خدا چنین گفت:
«الهی رضاً بقضائک، تسلیماً لأمرک...»
تیرها بر بدنش نشست. او بر زمین افتاد، آسمان سرخ شد و زمین لرزید.
شمر بن ذی الجوشن، بر سینه امام نشست و آن جنایت بزرگ را مرتکب شد.
آن روز، نه فقط امام حسین (ع)، بلکه وجدان بشر به خاک افتاد.
اسارت اهل بیت؛ آغاز پیام رسانی عاشورا
بعد از شهادت امام، خیمه ها به آتش کشیده شد و زنان و کودکان اهل بیت (ع) به اسارت رفتند.
کاروان اسرا به کوفه و سپس به شام برده شد. در میان آنان، زنی بود که با کلامش پایه های ظلم را لرزاند؛ حضرت زینب (س).
در کاخ یزید، وقتی او با بی رحمی سر بریده امام حسین (ع) را در برابرش گذاشت، زینب (س) فرمود:
«ما رأیتُ إلّا جمیلاً»
من جز زیبایی ندیدم.
او پیام کربلا را از خون به کلمه تبدیل کرد و باعث شد واقعه کربلا جاودانه شود.
بسیاری می پرسند: «چرا واقعه کربلا رخ داد؟ آیا فقط برای خلافت بود؟»
پاسخ این است که واقعه کربلا نتیجه نبرد میان حق و باطل، ایمان و قدرت طلبی، و عدالت و فساد بود.
یزید می خواست اسلام را به ابزاری برای حکومت خود تبدیل کند.
او ارزش های دینی را تحریف کرد و اخلاق را نابود ساخت.
اگر امام حسین (ع) با او بیعت می کرد، یعنی ظلم را تأیید کرده بود.
پس قیام کرد تا بگوید:
«من برای اصلاح امت جدم قیام کردم، می خواهم امر به معروف و نهی از منکر کنم و به سیره پیامبر و پدرم علی (ع) بازگردم.»
بنابراین، علت اصلی واقعه کربلا دفاع از اسلام حقیقی، مبارزه با فساد و احیای وجدان انسانی بود.

کربلا فقط یک حادثه تاریخی نیست؛ یک مکتب است.
در هر عصر و زمانی، انسان هایی هستند که در برابر ظلم می ایستند و مسیر حسین (ع) را ادامه می دهند.
پیام عاشورا این است:
در برابر ظلم، سکوت نکن.
برای حقیقت، حتی اگر تنها باشی، بایست.
ایمان، عشق و آزادگی، بالاتر از جان است.
قرن ها از آن روز می گذرد، اما هنوز صدای «هل من ناصر ینصرنی» در گوش تاریخ طنین دارد.
از ایران تا لبنان، از هند تا اروپا، میلیون ها انسان هر سال در ماه محرم یاد امام حسین (ع) را زنده نگه می دارند.
در هر زبانی، در هر فرهنگی، پیام حسین (ع) همان است:
آزادی، شرافت و انسانیت.
حتی غیرمسلمانان نیز از واقعه کربلا درس گرفته اند.
مهاتما گاندی گفت:
«من از حسین آموختم چگونه پیروز شوم در حالی که مظلومم.»
واقعه کربلا تنها جنگی میان دو سپاه نبود؛ قیام عشق بود در برابر ظلم.
داستانی واقعی از ایستادگی در برابر باطل، که تا ابد الهام بخش همه آزادگان جهان خواهد ماند.
امروز، وقتی نام حسین (ع) را می شنویم، فقط به گذشته نگاه نکنیم.
کربلا هنوز ادامه دارد، در هر دلی که برای حقیقت می تپد.
و شاید راز ماندگاری این واقعه همین باشد:
کربلا، تکرار نمی شود؛ اما هر روز در درون ما زنده است.
یک محرم:آغاز عزاداری و ورود کاروان امام حسین (ع) به کربلا
دو محرم:ورود امام حسین (ع) به سرزمین کربلا
سه محرم:شهادت مسلم بن عقیل (ع)
چهار محرم:ورود سپاه دشمن به کربلا
پنج محرم:شهادت عبدالله بن عفیف و یاران امام
شش محرم:شهادت حضرت قاسم بن حسن (ع)
هفت محرم:شهادت حضرت علی اکبر (ع) و روز تشنگی
هشت محرم:شهادت حربن یزید ریاحی (ره)
نه محرم:شهادت حضرت ابوالفضل العباس(تاسوعا)
ده محرم:شهادت امام حسین (ع) و 72 تن شهید کربلا
یازده محرم:آغاز اسارت اهل بیت(حرکت به سمت کوفه)
دوازده محرم:وقایع شام غریبان و دفن شهدا
بیست صفر:بازگشت کاروان اهل بیت به کربلا-زیارت اربعین ( 20 صفر-اربعین)
شما به این مطلب چه امتیازی میدهید؟